روش صحبت کردن با ضمیر ناخودآگاه
روش صحبت کردن با ضمیر ناخودآگاه
در وجود همه افرادی که ذهن هوشیار و درک کننده دارند یک شریک مخفی وجود دارد که تقریبا برای همه مسایل زندگی، پاسخی در آستین دارد. این شریک مخفی را با نام ضمیر ناخودآگاه و بینش درونی می شناسیم.
راهکار برای مشکلات، الهام برای خلاقیت و ایده های ناب برای تغییر سبک زندگی که بینش هر فردی ارائه می دهد، از ناخودآگاه او در ترکیب یا تعادل با تمرکز و آرامش به دست می آیند. همه نویسنده ها، هنرپیشه ها، موسیقی دان ها و همه افراد موفق، ایده ها و خلاقیت ها خود را فقط از تمرین و آموزش های منطقی و آکادمیک به دست نیاورده اند، بلکه موفقیت آنها در نتیجه ترکیب این موارد با احساسات درونی و بصیرت ذاتی به دست آمده است.
در این مطلب بیشتر با نحوه صحبت کردن با ضمیر ناخودآگاه کار داریم اما در ادامه با مقالاتی در رابطه با شناخت بیشتر و همچنین تقویت ضمیر ناخودآگاه همراه شما خواهیم بود.
تاریخچه نفی کردن در زبان
طرز قرار گیری جملات منفی در ذهن دلایل بسیاری دارد و به تاریخ استفاده از زبان برمیگردد. نفی مدتها پس از ایجاد زبان شکل گرفت و سالها انسان با مصدر صحبت میکرد و پس از سالهای طولانی انسان، نفی را به فعل اضافه کرد که این مورد در ضمیر ناخودآگاه نشست و به انسانهای امروزی رسید.
از جمله مواردی که بر اساس تصاویر ذهنی باید بگوییم این است که این تصاویر به محض شکلگیری کلام در ذهن ایجاد میشود و چون با تصویر سروکار داریم اول تصویر بدبختی میآید و بعد نفی در قالب علامتی ظاهر میشود که بگوییم آن را نمیخواهیم. پس مهم است که در تربیت ضمیر ناخودآگاه خود، مصدری را بیابیم که گویای منظوری باشد که به خاطر آن زندگی میکنیم.
هر فعل منفی را میتوان به مثبت تبدیل کرد. هر عملکرد انسان بر اساس این است که میخواهد به چیزی برسد؛ پس دانستن این موضوع مهم است که بدانیم چه چیزی میخواهیم.
مثلا شما فردی را دارید که دچار ترس است و میگوید نمیخواهم ترسو باشم و این تبدیل میشود به جمله من میخواهم ترسو باشم؛ در حالی که باید روی چیزی که میخواهیم تمرکز داشته باشیم، مثل شجاعت و بگوییم من میخواهم شجاع باشم.
البته ما نمیتوانیم این نسخه را برای همه بپیچیم و این منحصر به یکسری اشخاص است. فرد ممکن است برای غلبه بر ترس، نیاز به چیز دیگری داشته باشد، مثل آرامش و خونسردی که باید آن کلمه شناسایی شود و فرم مثبت آن تکرار شود. از بین بردن ترس و بدبختی و بیچارگی و فقر صرفا با نخواستن فقر و بدبختی و… نخواهد بود و براساس چیزهایی که میخواهیم صورت میگیرد.
به کار بردن فعل مثبت
در زمینه منفینگری توجه کنیم فعل مثبت داشته باشیم. در تمام حرفها و صحبتهای روزمرهمان بدبختی در مقابل خوشبختیست و میتوانیم این روند را تحت کنترل خود درآوریم.
نکته مهم دیگر در رابطه با ضمیرناخودآگاه ما توجه کنیم سبزبودن عملکرد ما جزیی از تربیت ضمیرناخودآگاه ماست. در اینجا سبزینگی به نشانه اخلاقی و انسانی بودن اهداف ماست. باید توجه کنیم هر عمل ما باید یک عمل سبز باشد که به ما و دیگران اسیبی نمیزند. در ضمیر ناخودآگاه ما هم آنچه صحیح است و هم نقطه مقابل آن ثبت شده و اگر هدفی غیرسبز داشته باشیم ناخودآگاه جلوی مسیر گرفته میشود یا ضرر و آسیب خواهد داشت تا به جای اول خود برگردیم و راه درست را انتخاب کنیم. یادمان باشد که انسان از راه یک تفکر سالم و مثبت به همه آن چیزهایی که میخواهد میرسد و باید بداند اگر بخواهد به هدفی سبز برسد بسیار راحتتر است و ضمیرناخودآگاه ما را در عملکردی غیرسبز و غیر سالم تنبیه خواهد کرد و مانع از پیشرفت در آن مسیر غیرهمسو خواهد شد.
همه ما انسانها به فرزندان یاد میدهیم خوب و درست باشند و دروغ نگویند و… آنچه در این مهم باید مدنظر داشته باشیم این است که ضمیرناخودآگاه اهمیت فوقالعادهای برای سبز بودن عملکرد دارد. به جای تمرکز روی موارد نفی روی موارد مثبت تاکید و تمرکز داشته باشیم. چرا که این موارد کمک بسیاری در تربیت ضمیر ناخودآگاه خواهد داشت.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.